+ درد آدم رو بیدار میکنه
+وصل ناپذیر بودن حق هرگز ادمی را از جست و جوی حق _یعنی قبول حقیقت_باز نمیدارد و بازنخواهد داشت . زیرا حق در عین مطلق بودگی وعده ایست و وعده گاهی .
+ به جست و جو افتاده م درون و بیرونم .
+ حس های متضاد زیادی هست از خواستن تا بیزاری ، دوست داشتن و رهایی
+ دوباره باید ببینم چی میخوام ، انگار هر چند وقت یکبار خودم رو کنار میکشم و میپرسم از خودت و زندگی چی میخوای ؟ نکنه داریم اشتباه میریم
+ انرژی ذهنی کمی برام مونده ، با خوندن خودمو دوباره پر میکنم با دیدن ، شاید دوباره برگردم به نقاشی کشیدن به همون طرح های پیچ در پیچ منظم .
+ بین چند راه مختلف ام ارشد ؟ هنر ؟ علوم ورزشی ؟ اموزش به صورت ازاد یا اکادمیک ؟ ایمان ؟ راه ؟ آدم ها ؟
+ دلم یک کوه کتاب میخواد . لیستم پر شده ، حیف که خونه نیستم کتاب فروش های اینجا رو دوست ندارم . خون خورده ، روح پراگ ، علیه تفسیر ، گزارش خواب ، مثل خون در رگ های من .
+ یک ماه دارم امتحان میکنم خیلی شبیه یوگاستکمی عرفانی تر . همیشه وقتی شروعش کردم اتفاق های خوبی افتاده .
+ گفت و گو .
درباره این سایت